موضوع پایان نامه:

بررسی تاثیر هوش تجاری بر عملکرد شرکت های نوپا با توجه نقش متغیرهای مدیریت دانش و نوآوری به عنوان متغیر میانجی

چکیده:

مساله

شرکت‌های نوپا به دنبال راه‌حل‌هایی برای حذف مسائل بیهوده و ارتقای فعالیت‌هایی هستند که ارزش افزوده را در مرحله توسعه محصول/خدمت ارائه می‌کنند، به گونه‌ای که این گونه شرکت‌ها قادر به ارائه محصولات عالی و احتمال موفقیت بیشتر بدون نیاز به سرمایه‌گذاری قابل‌توجه باشند. منابع خارجی بر این اساس، نوآوری، هوش تجاری و مدیریت دانش به یافته های مثبت شرکت های نوپا کمک می کند. از سوی دیگر، دانش منبع اصلی مزیت رقابتی در سازمان‌ها است زیرا فرصت‌های جدیدی مانند فرصت حل مشکلات با استفاده از هوشمندی را برای آنها فراهم می‌کند. مدیریت دانش عمدتاً باید بر دانش کامل منتقل شده بین افراد و گروه ها با ایجاد هوشمندی تمرکز کند. کسب دانش و استفاده صحیح از آن تنها راه برخورداری از مزیت رقابتی پایدار در بازار و در نتیجه دستیابی به اهداف بهره وری عملکرد است.

اهداف

از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هوش تجاری بر عملکرد شرکت‌های نوپا با توجه به میانجی‌هایی مانند نوآوری و مدیریت دانش بود.

مواد و روش

نوع این پژوهش از نوع همبستگی و از نظر هدف و جمع آوری داده ها از نوع کاربردی و توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری ما شامل تمامی کارشناسان و مدیران مرتبط در استارت آپ های ایرانی زیر است: Pinket، Alibaba، Snapp، Filimo، IDPay، PhonePay، TapSell و Body Spinner.

نمونه ما متشکل از 108 نفر از کارشناسان و مدیران شرکت های مذکور بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.

برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد.

یافته ها

نتایج ما اثربخشی هوش تجاری، نوآوری و مدیریت دانش را بر عملکرد استارت‌آپ‌ها و هوش تجاری بر نوآوری و مدیریت دانش نشان می‌دهد. در نهایت، نوآوری و مدیریت دانش واسطه‌های ارتباط بین هوش تجاری و عملکرد استارت‌آپ‌ها هستند.

نتیجه

به مدیران شرکت‌های استارت‌آپ اکیداً توصیه می‌شود که از نوآوری و مدیریت دانش برای ارتقای عملکرد کسب‌وکار خود استفاده کنند.

عملکرد، نوآوری، مدیریت دانش.