مفاهیم حسابداری مدیریت استراتژیک و عملکرد: بررسی ادبیات و دستور کار تحقیق

چکیده:

بیان مساله

تصمیمات مدیریتی موفق، سودآوری سازمان را ممکن می‌سازد و حسابداری به تصمیمات مدیریتی مؤثر کمک می‌کند. در دهه 1980 مدیریت با هدف بهینه سازی ماده تصمیم گیری حسابداری مورد انتقاد قرار گرفت که بیش از حد بر مسائل عملیاتی داخلی متمرکز بود که از نقطه نظر تدوین استراتژی و حفظ مزیت رقابتی به مدیریت کمک چندانی نمی کرد.

اهمیت و ضرورت

سیموندز با درک اهمیت تأثیر گسترده‌تر حسابداری بر تصمیم‌گیری مدیریتی، حسابداری مدیریت استراتژیک[1] را به عنوان «تهیه و تجزیه و تحلیل داده های حسابداری مدیریت در مورد یک کسب و کار و رقبای آن برای استفاده در توسعه و نظارت بر استراتژی کسب و کار» معرفی و تعریف کرد.

نقش مهمی که حسابداری مدیریت در هدایت عملکرد سازمان ایفا می کند در ادبیات تکرار شده است. متعاقباً تلاش‌های فزاینده‌ای صورت گرفته است که بر اهمیت پذیرش تئوری مدیریت استراتژیک در حسابداری برای سازمان‌ها برای تقویت تصمیم‌گیری استراتژیک و عملکرد سازمانی تأکید می‌کند.

اطلاعات حسابداری سازمان را قادر می‌سازد تداوم فعالیت را تعیین کند.

حسابداری اطلاعات مربوطه را برای تضمین و حفظ رشد و سودآوری در اختیار مدیریت قرار می دهد.

بنیاد حسابداری مدیریت استراتژیک تاکید می کند که برای انجام کامل عملکرد تصمیم گیری مدیریتی خود، شیوه های حسابداری باید نه تنها بر اجزای داخلی بلکه بر اجزای خارجی مرتبط با عملیات سازمان تمرکز کنند.

در راستای این اهمیت، درخواست برای تلاش بیشتر برای ارتقای دانش مدیریت استراتژیک در حسابداری در طول سال‌ها افزایش یافته است.

تحلیل آماری

در پاسخ به آن فراخوان، این مطالعه از یک رویکرد کیفی استفاده کرد که شامل یک بررسی سیستماتیک برای ترکیب ادبیات موجود در جهت درک مبانی مدیریت استراتژیک، عوامل احتمالی و تأثیر عملکرد سازمانی بود.

بر اساس شواهد موجود در ادبیات بررسی شده، ما دستورالعمل‌های کلیدی را برای پیشبرد این پیش‌فرض نظری به سمت ارائه بینش‌های بیشتر نشان می‌دهیم که شاغلین را قادر می‌سازد تا به طور استراتژیک شیوه‌های حسابداری مدیریت استراتژیک خود را برای عملکرد بهینه سازمانی هماهنگ کنند.

حسابداری، حسابداری مدیریت، عملکرد سازمانی.